حسیبحسیب، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

حسیب

تقدیم به مادر گلم

حکایت سپیده مادر تو رفیع ترین داستان حیات منی تو به من درس زندگی اموختی .مادر ستارها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفت و سپیده حکایتی از صداقتت،قلم از نگارش شکوه تو ناتوان است مادر اگر نمی توانم از کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت راسپاس گزارم پوزش بی کرانم را همراه دسته گلی از هزاران تبریک بپذیر                     مادر کانون عشق مادر کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها را دارد لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو ،نا توانی های فرساینده که از به دنیا اوردن فرزند و دیگر رنجها در او پدید امده اس...
26 آبان 1390

زیبا ترین جملات برای زیباترین موجودات

سلام پسرم احسان به پدر ومادر احسان به پدر مادر یکی از وظایف مهم است که در قران کریم چندین بار احسان به انان  توصیه شده است :نیکی به پدر مادر ،پس از یکتا پرستی از واجب ترین واجبات است . همانگونه که ازردن پدر ومادر پس از شرک از بزرگترین گناهان است . در جای دیگری اورده اند :در چند جای قران کریم ،خداوند متعال احسان به والدین را در کنارتوحید و نفی شرک اورده است وپس از فرمان توحید با نهی ازشرک به احسان به پدر مادر فرمان داده است تاکید قران کریم بر احسان به پدر و مادر نشان عظمت والای مقام انان       بوسیدن پدر ومادر بوسه ،پیام محبت است ،شعر نا سروده عشق است  پدر ومادر بی شمارترین بوس...
26 آبان 1390

عید قربان

سلام امروز چهار روز از عید قربان میگذره عید خوبی بود خاله جون هم پیشمون بود باهم رفتیم بیرون گشتیم به دیدن اقوام و اشنایان رفتیم ولی بابا در کنار مون نبودبرای عید رفته بود ایرانشهر برای دیدن مادرش هنوزم نیومده قراره امروزبیاد چابهار از فردا قراره بره سرکار . برای اینکه تنها نباشیم امدیم خونه بی بی جون وبابایی این برای من وتو عید خوبی بود چون دومین عیدی که باهامون هستی برای این عیدت سه دست لباس بلوچی دوختم دوتاشونو تنت دادیم خیلی خوشگل شده بودی . از هوای شهر جابهار بگم که الان هوا بارونیه دیروز اخبار گفته بود فردا بارون میاد دیشب ازساعت یازده شب تا نزدیکی صبح بارون امد الانم سرما خوردی اخه اولین بار که سرما میخوری هنوز بهت قرص ...
19 آبان 1390

عاشقتم

سلام پسر م حسیب وقتی که کنارم اروم می خوابی دستت رو  تو  دستم می گیرم و انقدر نگاهت می کنم تا اینکه  نمی دونم که خوابم می بره  حسیب پسرم وفتی که از خواب عمیقم با صدای ام (مادر) از طرف تو از خواب بیدار میشم با همه وجودم پر می کشم سمتت یا وقتی که بهت شیر میدم دستت رو می اندازی یقه لباسم تا سنجاق سینه رو می گیری می کشی منو غرق درخنده می کنی وقتی که یه مشکلی برام پیش میاد همین که به تو نگاه می کنم تمام مشکلات رو فراموش می کنم دلم با وجود تو  اروم می گیره برای هر لحظه ی که هر کاری را انجام می دی من عاشقتم گل پسر               ...
12 آبان 1390

نمی دونم

سلام پسر گلم   پسرقشنگم نمی دونم که چه جوری  می تونم حس عشق بی انتهایی رو که به تو دارم وازت دریافت می کنم رو منتقل کنم. ونمی دونم چه جوری خدارو شکر کنم بابت این بزرگترین نعمتی که دارم نمی دونم اگر این روزها و ماه ها تو نبودی چه اتفاقی برای من و زندگیم می افتاد ولی شکی نیست که تو بهترین اتفاق زندگی من هستی                                                     &n...
10 آبان 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسیب می باشد